بهلول و گردو . . .

شخصی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن، بخور و برای من دعا کن.

 

بهلول گردوها را شکست و خورد ولی دعا نکرد.

 

آن مرد گفت: گردوها را خوردی ولی صدای دعای تو را نشنیدم!

 

بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده باشی، خدا صخودش صدای شکستن گردوها را شنیده است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:, | 19:39 | نويسنده : solaleh20 |